پسری فضول مامان

پسرم خیلی شیطون شده که دیگه وقتی برا  وب و اینترنت نمی مونه فقط باید مواظب باشم که گل پسری با ذهن خلاق و کوچکش دست گل دیگه آب نده قربون خرابکاریات برم که اونم واسم خیلی بامزه و شیرینه ...

خیلی چیزای جدید یاد گرفتی تی تی (اشاره به قناری دایی محسن )

از بالای تخت ، بدون کمک پائین می یای .

هر جا پتو یا زیر اندازی می بینی با خنده سریع خودتو به اون می رسونی که روش بشینی و سواری بخوری و حین رفتن خیلی ذوق می کنی

بازی تونل و خیلی دوست داری روی میز چادری می ندازم و از زیر اون رد می شی و بازی می کنی 

خلاصه پسریم دیگه کم کم داره در آستانه یک سالگی قرار می گیره و آقا می شه .

خدار رو شکر که صدای خندت همیشه فضای خونه رو پر از عشق و شادی میکنه .

نظرات 1 + ارسال نظر
بهشب دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:32 ق.ظ http://behshab.blogsky.com/

خدا رو شکر آق گل پسر داره بزرگ میشه و زندگی شما رو ژر شور کرده.سپهر جان منتظر جشن تولدت هستم

مرسی دایی جون انشالله تو جشنتون می خوام سنگ تموم بگذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد