۳ روز دیگه تا ت و ل د

مامان                                                              سپهر


یه توپ دارم                                      کلکلی

سرخو سفیدو                                  ابی (با فتحه)

می زنم زمین                                  اوا

نمیدونم                                          کجا کجا

بابام بهم عیدی داد یه توپ                کلکلیییییی

 این شعرو این جوری می خونی عجیجم


قربون زبون شیرینت برم خیلی بانمک حرف میزنی و کلمات و ادا می کنی چند روز پیش داشتم لباست و اتو می کردم که بهم گفتی کی خریده با حالت سوالی گفتم چی اشاره کردی به لباست و خیلی ذوق کردم از طرز سوال کردنت خدا رو شکر که روز به روز بالنده تر و با هوشتر از قبلی

 ۳ روز دیگه تا تولدت مونده و وقتی تو خونه می گیم تولد سپهره می گی تبلود منه می گیم شمع فوت می کنی ادای فوت کردن و در میاری خلاصه خیلی ذوق داری واسه تولدت امیدوارم روز تولد و جشنت بهت خوش بگذره و تمام تلاش من و آق بابا واسه خوشنودی گل پسرمونه .

میشینم (بشینم ) سارا (شادا) آدامس (آدانس) دیگه یادم نمیاد کلمات جدیدی که یاد گرفتی

و خلاصه خیلی بلا و شیطون شدی که یه وقتایی منو تا مرز گریه کردن می رسونی ولی دوباره همدمم میشی و منو میبوسی و خستگی رو از تنم دور میکنی .

بعد از تولد پسری قراره اونو مهد بزارم تا بتونم به خیاطی و طرح دادنم برسم فقط از خدا میخام  بتونه خوب با بچه ها ارتباط برقرار کنه و از اونجا خوشش بیاد.


خدای خوب و مهربون

پسرم هدیه ای که خودت به من دادی

من درنگهداری این هدیه تمام تلاشم رو بکار میگیریم

ولی میدانم و میدانی که نگهدارنده تویی

پس

 از خودت میخواهم که نگهدارش باشی

امین


**********************************************

عکس و طرح فیگور از مبینا


 

بزرگ مرد کوچک بدنسازم



نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ http://deleman43.blogsky.com/

سلام مامان سپهر
اینم یه دعای مادرانه تقدیم به پسر کوچولوی شما به مناسبت تولدش
خدایا خیر دنیا و آخرت به همی بچه هاعطا بفرما مخصوصا آقا سپهر
تولدش مبارک

سلام فاطمه جان
الهی آمین گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد