سلامم این هم چند تا عکس از شب تولد که موفق شدم از این بچه های شیطون بگیرم واقعا نتونستم یه عکس دسته جمعی از بچه ها بگیرم چون هر کدومشون دنبال کار خودشون بودن و یه جا نمی ایستادن که از خدا سلامتی همشونو خواستارم و می خوام همیشه پر شور و هیجان واسه بابا و ماماناشون باقی بمونن
می گی وایستا عکس بگیری اینجوری ژست میگیره
از سمت راست ارمیا و سپهر و بردیا و نگار دختر دایی سپهر
از سمت راست نگار مبینا سارا سپهر و مبینا دخترخاله سپهر که ایستاده و حورا دختر عموی سپهر و مرتاش دوستش
شمع فوت کردن سپهر که اجازه روشن کردن شمع و نمی داد بلا
دختر عمو و پسر عمه سپهر
--------------------------------------------------------
روز جشن به آق پسرم خیلی خوش گذشت و حسابی با دوستاش بازی کرد البته امیدوارم به دوستاش هم همینطور خوش گذشته باشه راستی قبل از جشن تلفن که زنگ می خورد بدو زودتر از همه گوشی و جواب میداد وبه هر کی پشت خط بود خیلی بامزه می گفت تولد منه ...
۲بار که خیلی تو جشن ذوق کرد یکی موقع شمع فوت کردن و یکی وقتی کادوی بابا امیر رو دید (ماشین شارژی) خیلی خوشحال شد و همه بچه ها می خواستند با هم سوار ماشین بشن و همیشه کارای بچه ها شیرین و دوست داشتنیه و بزرگترارو می خندونن
از همه دوستان و مامان وباباها و مخصوصاخاله هدی و دنیا که تو این جشن خیلی کمکم کردن ممنونم
سلام وبلاگ خوبی دارید به وبلاگ ما هم سر بزنید راستی اگر مایلید ما می توانیم هم دیگر را لینک کنیم به وبلاگ ما سر بزنید .راستی نظر هم بدید.با تشکر
http://amirreza_amirinjad.rozblog.com
http://yaamamreza.mihanblog.com