11 ماهگی

سپهرم به بودنت افتخار می کنیم و از بودن در کنارت لذت می بریم.

 

با کمک تکیه گاهی قدم ور می داری و برا چند لحضه ای می ایستی .

حالت های مختلف و درک می کنی و از شنیدن کلمه نه یا نکن واکنش نشون می دی ولی بعضی وقتا خیلی بلا می شی و دور و برتو نگاه می کنی اگه منو ندیدی دست به چیزایی که نباید بزنی می زنی و من فدای خرابکاریات بشم.

وقتی من تو صورتت می خندم دنبال من شروع می کنی به خندیدن که خنده هات خیلی جیگره.

اسم بعضی چیزا رو قشنگ می فهمی وقتی می گم برو توپ و بیار می ری طرف توپ ولی نمی تونی اونو بدی به من ، خودت باهاش بازی می کنی .

خاله هما رو خیلی دوست داری و با دیدنش خیلی ذوق می کنی البته همه خاله ها رو دوست داره پسرم

اگه یه وقتایی کار دارم و می گذارمت پیش مامان فاطمه یا مامان حاجی خیلی زود دلم واست تنگ می شه ، راستی حالا دیگه بار رفتن من گریه نمی کنی و شدی بزرگ مرد کوچک مامانی .

یه وقتایی اینقدر شیرین می شی که نمی تونم احساسمو بهت نشون بدم فقط زیاد می بوسمت

بارخدایا این فرشته پاک و معصوم را در پناه خودت و در زیر پر و بالت پرورش ده و آنی ساز که تو می خواهی که ما هم از بودن فرزندی به این برازندگی به خود ببالیم .

و ما را در تربیت فرزندمان تنها مگذار.


11 ماهگیت مبارک مامانی

نظرات 1 + ارسال نظر
هما یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ب.ظ

آفرین خاله گل بخوا تا گپ بشی

باشه خاله ایی تو هم بخوا تا تو جشنت تپلی بشی . باش خاله ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد