عکس های شهریور ماه

این آدمک سوتی رو اسباب بازی فروش گذاشت تو دست سپهر و از اون به بعد تا چند روز پسری با اون می خوابید و خیلی دوستش داشت



قربون لب خوشکلت



بعد از خرید آدمک و اومدن از بازار (قربون ذوق کردنت)



گل بازی رو قشنگ یاد گرفته



این هم یه نوع خلاقیت ...




پسری چون راه نمیره این مدلی از تونل رد می شه



پسری و بی بی مهربون خورگو خونه بی بی (خیلی اینجا رو دوست دارم )

لعنت بر این ویروس

سلام به همه دوستان

چند روزی گل پسرم تب شدید داشت و اصلا حال و حوصله ای هیچی رو نداشت و تشخیص دکترش هم یه نوع ویروس بود که باید دورش تموم می شود. بعد از چهار روز شکر خدا امروز حالش خوب شده و دوباره شیطنت وخنده هاش یه دنیا عشق و صفا رو تو خونه آورده.

تو این چند روز وابستگی پسری نسبت به من بیش از گذشته شده و پروژه کم کردن این وابستگی از دیشب شروع شده که به نفع خود گل پسرمه

دلم واسه همتون تنگ شده بود ولی واقعا وقتشو نداشتم بیام بهتون سر بزنم مهم الانه که خدا سلامتی رو به پسرم داده و من تونستم بیام پیشتون ....

خدایا در همه حال حافظ فرشته من و فرشته های کوچک این دنیای رنگی باش . آمین

------------------------------------------------------

راستی هشت روز دیگه تا تولد پسرم هوررررررا



12 ماهگی

یه سبد گلای رنگارنگ تقدیم تو باد

                                 

11 ماه با توبودن بس است مرا که هر دم شاکرخداوند مهربون باشم که نام مادری را زیبنده وجودم  نهاد و بوی گل زیبایی چون تو در باغ زندگیم قرار داد که همیشه باغ زندگیمان عطر آگین شود وما مست از عطر بودنت زندگیمان رنگ وبوی تازه ای به خود گرفته .

۱۱ ماه از بودنت گذشته و پروردگار را با وجود گلی تازه و خوشبو شاکرم

روزها پشت سر هم می گذرد و پسرک شیرین من بزرگتر می شه و من شادمان و گاهی خسته اما پرتوان از لبخندی که همراه با اون عشق را تو فضای خونه با خودش میاره...

وابستکی که این روزها در پسرم احساس می کنم تامل برانگیز است

ولی با وجود فراغتهایی که در گذشته داشته ام از وضع کنون ام  اصلا شاکی نیستم چون در حال حاضر در حال ساختن آینده پسرم هستم و این افکار تمام خستگی را از من می گیرد و مرا خرسند و سربلند میکنه.

پروردگارا مثل همیشه حافظ پسرم باش و مرا در تربیتش یاری کن .

-------------------------------------------------------------------------------------

چیزای جدیدی یاد گرفتی گوشی تلفن و یا موبایل بر می داری و می گی ال..

برای گرفتن چیزی می گی بده و حرف د رو می کشی (بدده)

یه وقتایی که از خونه خسته می شی و میخای بری بیرون می گی بلیم یا بیم

خودت سرتو تکون میدی می گی نه نه 

دوست داری غذا رو با دستای کوچولوی خودت بخوری و من یه بشقاب برات می گذارم تا با اشتیاق بخوریش

یه وقتایی که زیاد طالب چیزی باشی برا گرفتنش جیغ می زنی که اونم به نظرم مقتضای سنته خوب می شه

از بلندی وقتی می خوای بیای پایین خیلی بامزست سریع پشت می کنی و پاهاتو آویزون بعد خودتو می کشی پایین که من خیلی  از پایین اومدنت خیلی ذوق می کنم .

برا چند لحظه ای بدون کمک می ایستی

وقتی میگن نی نای نای یا موسیقی پخش می شه در حال هر کاری باشی سریع شروع می کنی رقصیدن یعنی خودتو تکون دادن و اگه به خوندن ادامه ندی یه وقتایی گریه می کنی برا خوندنش.

--------------------------------------------


شاهکارهای پسری از توی دستشویی رفتن گرفته تا روی میز lcd نشستن