دندون گل پسری

امروز در حال بازی کردن با گل پسری بودم که دیدم یه چیز سفید روی لثه پسری هست اولش فکر کردم دوباره مثل جاروبرقی چیزی خورده و بعد که دقت کردم دیدن دندونش دراومده خیلی خوشحال شدم و یه جیغ بلند کشیم که گل پسری ترسید و هاج و واج نگام می کرد امروز اولین مروارید گل پسری در اومد و من باید براش آش دندون درست کنم خیلی خوشحالم ....

عکس

سپهر مهندسیش گل کرده



این هم دوستم بردیا



این هم یه مدل خوابیدن(عکس از دایی بهروز)



دست ، دست نای نای...



علاقه زیادی به گوشی تلفن داره (خونه مامان فاطمه)



دارم مرغ می خورم این هم به این بزرگی



هلو خیلی دوست دارم


پسری فضول مامان

پسرم خیلی شیطون شده که دیگه وقتی برا  وب و اینترنت نمی مونه فقط باید مواظب باشم که گل پسری با ذهن خلاق و کوچکش دست گل دیگه آب نده قربون خرابکاریات برم که اونم واسم خیلی بامزه و شیرینه ...

خیلی چیزای جدید یاد گرفتی تی تی (اشاره به قناری دایی محسن )

از بالای تخت ، بدون کمک پائین می یای .

هر جا پتو یا زیر اندازی می بینی با خنده سریع خودتو به اون می رسونی که روش بشینی و سواری بخوری و حین رفتن خیلی ذوق می کنی

بازی تونل و خیلی دوست داری روی میز چادری می ندازم و از زیر اون رد می شی و بازی می کنی 

خلاصه پسریم دیگه کم کم داره در آستانه یک سالگی قرار می گیره و آقا می شه .

خدار رو شکر که صدای خندت همیشه فضای خونه رو پر از عشق و شادی میکنه .

عکس


عشق دریا و آب بازی



ببین چه خوشل شنا می کنم



ببینم چه مزه ای؟



قدر این گلا رو باید دونست



سارا گلی ، سپهر همچنان در حال شیطنت ، نگار نازی(دختر دایی های گل و بلبل )



رئوف طلا پسر عمم 


11 ماهگی

سپهرم به بودنت افتخار می کنیم و از بودن در کنارت لذت می بریم.

 

با کمک تکیه گاهی قدم ور می داری و برا چند لحضه ای می ایستی .

حالت های مختلف و درک می کنی و از شنیدن کلمه نه یا نکن واکنش نشون می دی ولی بعضی وقتا خیلی بلا می شی و دور و برتو نگاه می کنی اگه منو ندیدی دست به چیزایی که نباید بزنی می زنی و من فدای خرابکاریات بشم.

وقتی من تو صورتت می خندم دنبال من شروع می کنی به خندیدن که خنده هات خیلی جیگره.

اسم بعضی چیزا رو قشنگ می فهمی وقتی می گم برو توپ و بیار می ری طرف توپ ولی نمی تونی اونو بدی به من ، خودت باهاش بازی می کنی .

خاله هما رو خیلی دوست داری و با دیدنش خیلی ذوق می کنی البته همه خاله ها رو دوست داره پسرم

اگه یه وقتایی کار دارم و می گذارمت پیش مامان فاطمه یا مامان حاجی خیلی زود دلم واست تنگ می شه ، راستی حالا دیگه بار رفتن من گریه نمی کنی و شدی بزرگ مرد کوچک مامانی .

یه وقتایی اینقدر شیرین می شی که نمی تونم احساسمو بهت نشون بدم فقط زیاد می بوسمت

بارخدایا این فرشته پاک و معصوم را در پناه خودت و در زیر پر و بالت پرورش ده و آنی ساز که تو می خواهی که ما هم از بودن فرزندی به این برازندگی به خود ببالیم .

و ما را در تربیت فرزندمان تنها مگذار.


11 ماهگیت مبارک مامانی